سر و ته
Sunday, June 10, 2007
داستان کوتاهی درباره یک عشق
زن: این چند بار که ازت کمتر می گرفتم به خاطر این بود که دلم برات سوخته بود بدبخت .... توهم زده بودی که عاشقت شدم؟؟ ..... بقیه پول رو بده برم کار دارم .... اگر بازم خواستی بیام با قیمت جدید میام
posted by babak at
1:59 PM
<< Home
Previous Posts
بیچاره ما که پیش تو از خاک کمتریم
داستان مردی که می خواست تقاضای ازدواج کند
روئینگی
توجیه عقب ماندگی
استحاله
اراجیف
فرودگاه 2
Real virtuality
ته دیگهای نپخته
ان الانسان لفی خسر
<< Home